دلبستگی برای شناسایی نحوه ارتباط یک فرد با دیگران در زندگی خود استفاده میشود. انواع دلبستگی، که به عنوان الگوهای دلبستگی شناخته میشوند، در دوران کودکی رشد میکنند و در بزرگسالی ادامه مییابند. به طور کلی، دو نوع اصلی دلبستگی ایمن و ناایمن هستند.
در این مقاله انواع مختلف دلبستگی ناایمن، عوامل ایجاد آنها و نحوه کنار آمدن با آنها را در بزرگسالی مورد بحث قرار میدهیم.
دلبستگی ناایمن یک الگوی رابطهای است که باعث میشود فرد نسبت به روابط خود با دیگران احساس ناامنی کند. به دلیل سبک دلبستگی ناایمن، افراد ممکن است در ایجاد روابط معنادار بزرگسالی با دیگران مشکل داشته باشند.
دلبستگی ناایمن به سه دسته تقسیم میشود. هر دسته گروهی از الگوهای رفتاری خاص را تعریف میکند که در نحوه ارتباط فرد با دیگران نقش دارند.
دلبستگی اجتنابی فردی را توصیف میکند که در تحمل صمیمیت عاطفی یا نزدیکی مشکل دارد. آنها ممکن است فعالانه به دنبال ارتباط صمیمی با افراد دیگر نباشند. بزرگسالی با دلبستگی اجتنابی ناایمن ممکن است با علائم زیر همراه باشد:
دلبستگی دوسوگرا، که به عنوان پریشانی مضطرب یا اضطراب دوسوگرا نیز شناخته میشود، سبکی از دلبستگی است که در آن فرد به صمیمیت نیاز دارد و میل به صمیمیت دارد، اما برای اعتماد یا تکیه کامل به شریک زندگی خود تلاش میکند. این بدان معناست که ممکن است یک فرد برای صمیمیت آماده باشد، اما اغلب احساس ترس یا نگرانی میکند که در این صورت، ممکن است شخصی را که برایش مهم است از دست بدهد.
تمایل آنها به ارتباط با الگوهای رفتاری آنها ناسازگار است. آنها همچنین در مورد روابط خود اضطراب دارند و از طرد شدن شریک زندگی خود میترسند. آنها ممکن است در نگرانی نسبت به عزیزان خود مضطرب، نیازمند یا طرد شوند که میتواند منجر به جداییهایی شود که فرد دارای این سبک دلبستگی از آن می ترسد.
دلبستگی بینظم به عنوان رفتارهای متضاد مشخص میشود. فردی که دارای این نوع دلبستگی است، در تلاش برای محافظت از خود، بین تمایل به دوست داشته شدن و اجتناب از عشق مبارزه خواهد کرد. فردی که دلبستگی نامنظم دارد ممکن است در روابط خود به شیوههای گیج کننده و نامنظم عمل کند. افراد مبتلا به دلبستگی نامنظم اغلب در طول شکلگیری روابط جدید میترسند و مضطرب میشوند زیرا مطمئن نیستند که آیا این رابطه بیخطر است یا خیر. ویژگیهای دیگری که ممکن است فردی با دلبستگی ناایمن داشته باشد عبارتند از:
در حالی که نمیتوانید شریک زندگی خود را از این سبک دلبستگی "درمان" کنید، میتوانید در کنار او باشید تا زمانی که او اقدامات لازم را برای مقابله با آن انجام دهد. برای مثال، بسیاری از دلبستگی ناایمن میتوانند از این نوع درمان استفاده کنند به این صورت که، در حالی که آنها به دنبال کمک هستند، نشان دادن وابستگی ایمن شما به آنها میتواند کمک کند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند.
تجربیات دوران کودکی انواع دلبستگی را شکل میدهد. هر نوع با تجربه متفاوتی شکل خواهد گرفت.
اجتنابی
بزرگسالانی که سبک دلبستگی اجتنابی را توسعه میدهند، اغلب تجربهای در دوران کودکی داشتند که در آن والدین یا مراقبانشان از نظر عاطفی در دسترس نبودند، به گونهای که باعث میشد آنها احساس دوست نداشتن یا طرد شدن کنند. آنها همچنین ممکن است زمانی که احساس میکردند بیشتر به مراقبت نیاز دارند، با مراقبتهای دور، بسته، یا بهویژه آزاردهنده و نادیده گرفته شدهاند.
این میتواند شامل مواقعی باشد که آنها میترسیدند، بیمار بودند یا صدمه دیده بودند. برخی از اقدامات والدین یا مراقب که میتواند منجر به دلبستگی اجتنابی شود عبارتند از: به کودک بگویید وقتی غمگین است خود را سرسخت کند نادیده گرفتن گریه، ترس، یا سایر انواع ناراحتی کودک فاصله گذاشتن بین خود و کودک هنگام ابراز احساسات ناراحت کننده، باعث میشود کودک به دلیل احساساتی بودن از خود خجالت بکشد
متضاد
دلبستگی دوسوگرا زمانی ایجاد میشود که والدین یا مراقب با پاسخ آنها به نیازهای عاطفی کودک ناسازگار باشد. این میتواند به این معنا باشد که مراقب کودک گاهی از نظر عاطفی در دسترس کودک است در حالی که در برخی مواقع سرد و بسته است. در این مثال، دلیل محبت و حمایت عاطفی ناسازگار ارائه شده توسط والدین یا مراقب، به طور کامل توسط کودک درک نشده است. آنها نمیدانند که چرا در برخی مواقع عشق دریافت میکنند و در برخی موارد محبتی دریافت نمیکنند. بنابراین، آنها با ترس بزرگ میشوند که مبادا حمایت عاطفی یا عشق مورد نیاز خود را در فقط گاهی مواقع دریافت کنند.
مقاله پیشنهادی چطور قدرت نه گفتن را در خود تقویت کنیم؟
بی نظم
دلبستگی بینظم زمانی ایجاد میشود که والدین یا مراقب به طور مداوم از نیازهای کودک خود غفلت میکنند. برخی از والدین یا مراقبان نیز ممکن است از تاکتیکهای ترس یا ارعاب استفاده کنند تا کودک را از ابراز احساسات خودداری کند، مانند فریاد زدن بر سر کودک تا دیگر ناراحت نشود. در برخی موارد، دلبستگی نامنظم ممکن است به دلیل آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی در کودکی ایجاد شود. کودک بدون توجه به اعمال توهین آمیز همچنان با والدین یا مراقب خود احساس ارتباط میکند، اما از آنها میترسد. این منجر به نوسان دائمی بین خواستن عشق و ترس از امنیت میشود.
دلبستگی آشفته و اختلالات شخصیتی
تحقیقات نشان داده است که بسیاری از اختلالات شخصیت به شدت با دلبستگی نامنظم مرتبط هستند. همانطور که گفته شد، مطالعات همچنین نشان میدهد که دلبستگی ناایمن از هر نوعی با اختلالات شخصیتی ارتباط دارد تا دلبستگی ایمن، که نوعی دلبستگی است که منجر به روابط سالم در بزرگسالی میشود و زمانی ایجاد میشود که نیازهای عاطفی کودک به طور مداوم برآورده شود.
ممکن است سخت باشد که خود را در حال نشان دادن رفتارهایی که توسط عوامل زمینهای مانند سبکهای دلبستگی ناایمن هدایت میشوند، ببینید. برای اینکه متوجه شوید سبک دلبستگی شما چگونه بر روابط شما تأثیر میگذارد، باید نسبت به اعمال خود آگاه باشید و تعیین کنید که کدام یک ناشی از ترس از دست دادن یا صمیمیت است.
برخی از روانپزشکان، معتقدند که سبک دلبستگی قابل تغییر نیست. زمانی که فرد به بزرگسالی رسید، همچنان تحت الشعاع سبک دلبستگی خود قرار میگیرد و در تمام روابط صمیمانهاش نفوذ میکند.
با این حال، تحقیقات جدیدتر پیرامون نظریه دلبستگی نشان داده است که راههایی برای کنار آمدن و حتی غلبه بر دلبستگی ناایمن وجود دارد.
یکی از این راهها استفاده از روان درمانی است. انواع مختلف روان درمانی ممکن است مفید باشد، از جمله درمان شناختی رفتاری (CBT)، که نوعی درمان است که افکار تحریف شده و رفتارهای منفی را بررسی و به چالش میکشد.
نشان داده شده است که انواع مختلف رواندرمانیهای روانپویشی، مانند رواندرمانی متمرکز بر انتقال، به بیماران کمک میکنند تا جنبههای الگوهای رابطهای مشکلساز را درک کنند. روانکاوی میتواند به کشف برخی از تجربیات رشدی و آسیبهایی که الگوهای دلبستگی بزرگسالان را شکل دادهاند کمک کند و به افراد کمک کند تا این تأثیرات ناخودآگاه را تغییر دهند.
زوج درمانی یا مشاوره زناشویی و جنسی نیز ممکن است مفید باشد.
راههای دیگری که فرد میتواند بر دلبستگی ناایمن غلبه کند عبارتند از:
یادگیری دلبستگی ایمن در بزرگسالی: با ایجاد روابط ایمن در بزرگسالی، فرد میتواند دیدگاه خود را نسبت به روابط و صمیمیت تغییر دهد.
سایر اشکال روان درمانی: روان درمانی میتواند به کشف آسیبهای خاص کمک کند که کلید غلبه بر تفکر منفی و الگوهای رفتاری در بزرگسالی هستند. وقتی فردی ریشه احساسات خود را بداند، قدرت بیشتری در تغییر آنها دارد.
کسب امنیت: برای تغییر سبک دلبستگی ناامن خود به سبک ایمن، باید امنیت خود را به دست آورید. این را میتوان با بررسی تأثیر تصمیمات ناخودآگاه شما بر جهان و روابط شما و کنار آمدن با اتفاقاتی که در دوران کودکی شما منجر به این دیدگاهها شد انجام داد.
دلبستگی ناایمن شکلی از سبک دلبستگی است که از تجربیات منفی دوران کودکی ناشی میشود. انواع مختلفی از دلبستگی ناایمن وجود دارد که همه آنها در زمان بزرگسالی با رفتارهای متفاوتی بروز میکنند. اجتناب باعث می شود که فرد بیش از حد مستقل باشد و از صمیمیت دوری کند. سبکهای دیگر باعث می شود فرد احساس کند که به عشق نیاز دارد اما از دریافت آن بسیار میترسد. راههایی برای تغییر الگوهای خود وجود دارد تا بتوانید دلبستگی ایمن را در بزرگسالی یاد بگیرید.
یادگیری دلبستگی ایمن در روابط سالم و شرکت در درمان میتواند تاثیر زیادی بر سبک دلبستگی شما داشته باشد. کنار آمدن با سبک دلبستگی ناایمن دشوار است، اما اگر از آن آگاه باشید، در حال حاضر یک قدم به ایجاد یک دلبستگی ایمن نزدیک شدهاید.
اعمال و رفتار شما ممکن است بسط تجربیات دوران کودکی شما باشد، اما مجبور نیستید وابستگی ناایمن خود را بپذیرید. همه قادر به تغییر مثبت هستند.