پیچیده ترین و هوشمند ترین عضو بدن انسان و در واقع فرمانده بدن است.
در مغز انسان میلیاردها سلول که به آنها نورون گفته می شود در حال فعالیت است حاصل فعالیت های نورونی ترشح نوروترانسمیترها و همچنین ایجاد سیگنال های مغزی است ،توجه یادگیری ،ادراک، حافظه و زبان از عملکردهای معروف مغز است که تقریبا همه انسان ها آن را می شناسند ولی شاید افراد کمتری بدانند که برخی احساسات مانند ترس ،چندش ،کندی حرکت و اختلال در تصمیم گیری ،نوسانات خلق نیز ناشی از فعالیت نورون های مغزی است.
بنابراین می توان گفت راه ارتقاء و اصلاح بسیاری از فعالیت های انسان وابسته به عملکرد مغز می باشد.
نخستین گام در تشخیص عملکردهای مغزی و آغاز فرآیند درمانی از طریق ارزیابی نوروسایکولوژی و یا توانایی های شناختی است.
ارزیابی شناختی معمولاً در دو بخش انجام می شود:
بخش اول عملکردهای مغزی شامل ادراک، توجه ،حافظه، تصمیم گیری حل مسئله و سرعت پردازش و بخش دوم از جهت روانی شامل اضطراب، افسردگی ،هوش و ویژگی های شخصیتی. ارزیابی کارشناسان و با بهرهگیری از ابزار های کامپیوتری و یا پرسشنامه های کاغذ قلمی و یا انجام تست های شناختی انجام می شود.
گروه های هدف افرادی که تمایل دارند تا از وضعیت روانی و سطح عملکردهای مغزی خود آگاهی پیدا کنند.
افرادی که مبتلا به یکی از اختلالات روانی مانند افسردگی اضطراب اسکیزوفرنیا دوقطبی و یا اعتیاد هستند.
افرادی که مبتلا به اختلالات پیشرونده مانند ام اس دمانس پارکینسون و آلزایمر هستند.
افرادی که مبتلا به اختلالات غیر پیشرونده مانند سکته مغزی، اختلالات طیف اوتیسم ،نقص توجه، بیش فعالی و یا صدمات مغزی هستند.
ارزیابی فعالیت های مغزی و نحوه عملکرد فرد از طریق تست های مختلف مانند آزمون بررسی یکپارچه عملکرد دیداری شنیداری (IVA2)آزمونهای تشخیصی کاگنتیو ،آزمون های توجه حافظه و آزمون هوش است.
علاوه بر ارزیابی از طریق تست های مختلف ارزیابی عملکرد مغزی از طریق ثبت و آنالیز سیگنال های مغزی نیز انجام می شود.
در این روش از طریق ثبت سیگنال های مغزی در نقاط مختلف و بررسی و آنالیز سیگنال ها به الگوهای مغزی دست پیدا میکنیم و پس از تشخیص اختلال و یا نابهنجاری از طریق روش های بهبودی و درمان شناختی و نوروتراپی سعی داریم تا در عملکرد ،احساسات و هیجانات فرد تغییراتی ایجاد نماییم.
همانطور که میدانیم امواج الکتریکی در مغز از طریق الکترودهای که بر روی پوست سر قرار می گیرد ثبت و از طریق آنالیز و بررسی سیگنال ها الگوی غیر استاندارد شناسایی شده و اطلاعات لازم برای تشخیص و تعیین پروتکل های درمانی جمع آوری می شود.
در مرحله بعد بر اساس نوع اختلال سطح اختلال سن و جنسیت مراجعه کننده پروتکل های نوروتراپی برای فرد تعیین شده و از طریق دستگاههای نوروتراپی شیوه و الگوی ذهنی فرد تغییر می کند.
هر رفتار احساس و هیجانی که انسان از خود بروز می دهد د نشان دهنده فعالیت های نورونی مغز ماست.
امواج مختلف با دامنه و فرکانس های مختلف در مغز نشان دهنده احساسات هیجانات و رفتار فرد می باشند به طور مثال عدم توزیع نامناسب و یا نامتقارن بودن موج بتا در مغز می تواند نشانه ای از اختلالات توجه باشد.
متخصصین این حوزه با شناخت نواحی مختلف مغز و همچنین امواج اثر گذار بر احساسات هیجانات و رفتار فرد پروتکل های مناسب در جهت تغییر الگوهای ذهنی فرد استفاده می کند.
همانگونه که از اسم نوروتراپی مشخص است علمی که به بررسی و شناخت فعالیت نورون های مغزی می پردازد و سپس با استفاده از تجهیزات و اثرگذاری بر روی نورون های مغزی سعی دارد تا الگوی قبلی را تغییر داده و فرد را به شرایط استاندارد خویش بازگرداند.
درمان های نوروتراپی معمولاً در دو گروه کلی قرار می گیرند.
گروه اول درمانهایی بر پایه آموزش و شرطی سازی مغز می باشد مانند نوروفیدبک و بیوفیدبک
گروه دوم درمان های نیمه تهاجمی که با ایجاد میدان های الکتریکی و یا مغناطیسی بسیار خفیف از روی سطح جمجمه انجام می شود.
با توجه به سن جنسیت و سطح اختلال متخصصین نوروساینس پروتکل های مناسب و روش درمانی را توصیه می نمایند.
هر روشی که بر روی انسان اثری دارد طبیعتا دارای سو اثر نیز می باشد اما در درمانهای نوروتراپی سعی شده است تا از روش و تجهیزاتی که کمترین میزان عوارض جانبی را برای فرد دارد استفاده نماییم.
درمانهای نوروتراپی وابسته به آموزش و شرطی سازی مغز می باشند فاقد هر گونه عوارض جانبی هستند و حتی برای کودکان نیز قابل استفاده می باشد گروه نیمه تهاجمی کلینیکال بوده و تاکنون عوارض جانبی جدی گزارش نشده است به دلیل مقدار بسیار کمی از تحریکات الکتریکی ممکن است فرد پس از جلسه کمی احساس سوزش و یا خارش در پوست خود احساس کند که موقتی بوده و خیلی زود برطرف می شود.
با توجه به میزان کم و ناچیز عوارض جانبی در مقایسه با اثرات موثر و موفق نوروتراپی این روش جدید در دنیا به عنوان روش ایمن و اثرگذار شناخته می شود و مراجعه کنندگان زیادی که بنا به دلایل شخصی و یا جسمانی قادر به استفاده از داروهای روانپزشکی نیستند کاندیدای بسیار خوبی برای درمانهای نوروتراپی هستند.
یکی از روشهای درمان نوروتراپی که بدان اشاره شد نوروفیدبک است همانگونه که از اسم این روش مشخص است،فیدبک یا پاسخی به فعالیت های درونی فرد داده می شود.
پس از ارزیابی های لازم و مشخص شدن پروتکل های درمانی از طریق قرار دادن الکترودهای بر روی سر و گوش مراجعه کننده سیگنال مغزی فرد ثبت و همزمان شرکت هایی برای گرفتن پاسخ مناسب یا همان فیدبک در نظر گرفته می شود.
با روش های مختلفی مانند شنیدن موسیقی دیدن فیلم و یا بازی مراجعهکننده فیدبک های مورد نظر را دریافت می کند و در صورتی که نتواند شرط هایی که بر روی سیگنال های مغزی تعریف شده است را رعایت بکند از گرفتن فیدبک محروم خواهد شد از آنجایی که مغز انسان تابع اصل لذت است در راستای گرفتن پاسخ مناسب و فیدبک تلاش میکند و در واقع نوعی آموزش و شرطی سازی برای مغز اتفاق میافتد.
تعداد جلسات نوروفیدبک از ۱۰ تا ۴۰ جلسه بنا به تشخیص نوروتراپیست و با توجه به نقشه مغزی فرد که نشان دهنده میزان و نوع اختلال است متفاوت می باشد.
برای مراجعه کنندگان ۶ الی ۶۰ سال با میزان هوش متوسط و بالا قابل انجام است افرادی که فاقد کمی هوش مشخص باشند و در واقع آموزش پذیر باشند.
بسیاری از پروتکل های نوروفیدبک توسط متخصصین ثبت و انجام می شود بسیار اثر گذار و گاهی خط اول درمانهای اختلالاتی نظیره توجه و بیش فعالی است.
همچنین میتوان از نوروفیدبک برای برطرف کردن مشکلاتی نظیر افسردگی اضطراب اختلالات خواب نیز استفاده نمود.
برقراری ارتباط مناسب و حرفهای میان درمانگر و مراجعه کننده نیز از راه های موفقیت در نتایج جلسات نوروفیدبک است.
از درمان های گروه اول نوروتراپی می باشد.
که بر پایه آموزش و شرطی سازی بنا شده است همانند نوروفیدبک از طریق پاسخ مناسب به عمل کرد مراجع سعی در ایجاد تغییر در احساسات رفتار و هیجانات فرد دارد در بیوفیدبک همانگونه که از از نامش مشخص است از مارکرهای بیولوژیکی یا همان زیستی مانند تنفس ،میزان حرارت و انقباض عضلانی استفاده می شود.
در بایوفیدبک از طریق نصب الکترودهای بر روی پوست و عضلات میزان حرارت میزان تعرق و انقباض ماهیچه ها ثبت می شود و مراجعه کننده در صورتی که بتوانند خودکنترلی بر روی آیتم های مورد نظر داشته باشد فیدبک مناسب دریافت می کند.
با انجام مستمر این روش شرطی سازی در فرد اتفاق میافتد این روش جزء کم خطر ترین و اثر گذار ترین روش ها می باشد در درمان اختلالات اضطرابی انقباضات عصبی و مشکلات جسمی با ریشه روان بسیار اثرگذار و موفق عمل می کند.
گروه دیگری از درمانهای نوروتراپی که به روشهای نیمه تهاجمی معروف است شامل تحریک فراجمجمه ای می باشد در این روش درمانگر از طریق قرار دادن پدهای بسیار کوچکی که حاوی میدان الکتریکی بسیار خفیف می باشند بر روی سر، قصد دارد تا آرایش میدان الکتریکی مغز را تغییر دهد از جمله فواید این روش به افزایش فعالیتهای نورونی اشاره شده است.
تحریک فراجمجه ای با شوک الکتریکی که در گذشته برای درمان بیماری های روان در بیمارستان های روانپزشکی استفاده می شد متفاوت است شوک الکتریکی میزان قابل توجهی بار الکتریکی را به مغز وارد می سازد که فقط در فضای بیمارستانی قابل استفاده است. برخلاف تحریک فراجمجمه ای که امروزه در کلینیکها مورد استفاده قرار می گیرد فرد در حالت کاملا هوشیار است ، این روش کم خطر و فاقد عوارض جانبی جدی است. تحریک فراجمجمه ای موفقیت بسیار چشمگیری در درمان برخی از بیماری ها مانند افسردگی اضطراب میگرن قطع رفتارهای اعتیادی و بهبود وضعیت خلقی داشته است و امروزه در بسیاری از نقاط دنیا به عنوان روشی جدید و اثرگذار ،همانند باشگاهی برای مغز عمل میکند.
با رشد علوم شناختی و همچنین عملکرد نواحی مختلف مغز امروزه توانبخشی شناختی به عنوان یک فعالیت درمانی و کمک کننده سعی دارد تا با تقویت و تثبیت الگوهای رفتاری در جهت ترمیم و تقویت عملکرد مغز نقش ایفا کند.
ما به منظور بهره گیری بهتر از مغز می توانیم از برنامه های توانبخشی شناختی استفاده نماییم لازم است ابتدا کارکردهای شناختی فرد مورد ارزیابی قرار گیرد و نقاط ضعف و قوت فرد مشخص شود و سپس برنامه درمانی متناسب با شرایط مراجعه کننده تنظیم شود افرادی که می توانند از توانبخشی شناختی استفاده کنند شامل دو گروه می باشند : گروه اول افرادی سالم که قصد دارند توانایی های خود را ارتقا بخشند و گروه دوم افرادی هستند که بنا به دلایلی دچار صدمات مغزی شده اند.
در توانبخشی شناختی از بستههای نرمافزاری توانبخشی استفاده می شود تعداد جلسات و نوع برنامه توانبخشی شناختی با توجه به سطح مشکل و ارزیابی اولیه از طریق متخصصان مشخص و انجام می شود.
امروزه افراد سالمند و یا افراد بزرگسال که در معرض بیماری های همچون آلزایمر پارکینسون وسایر مشکلات حافظه و توجه هستند کاندیدای بسیار خوبی برای توانبخشی شناختی میباشند.
گروه دیگر شامل کودکان و نوجوانان می باشد که اغلب درگیر بیش فعالی، اوتیسم، اختلالات یادگیری و یا نقص توجه هستند.
علاوه بر استفاده کردن از نرم افزارهای توانبخشی شناختی ارتباط مراجعه کننده و درمانگر میتواند در موفقیت این درمان نقش مهمی داشته باشد همچنین استمرار جلسات توانبخشی شناختی و انجام تکالیف ارائه شده از سوی درمانگر در روند بهبودی فرد نقش بسزایی دارد.
نظرات
ثبت نظر