ازدواج بارزترین تجلی عشق و محبت در چارچوب مورد قبول جامعه است. ازدواج به عنوان یکی از با ارزشترین پیوندهای انسانی، بر پایه همکنش میان دو جنس برای رسیدن به شادی و ارضای نیازهای بدنی، عاطفی شکل میگیرد. هر ازدواج موفق حاوی سه رکن اساسی تعهد، جاذبه و تفاهم است که در این بین تعهد زناشویی قویترین و پایدارترین عامل پیش بینی کننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است.
خانواده مرکز رشد و توسعه، تکامل و تغییر، تسکین دهنده و همچنین خسارت و آسیب افراد جامعه است. در واقع خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی میباشد که سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پویایی اعضای آن وابسته است و در عین حال سلامت و تعادل نظام خانواده به کیفیت روابط زن و مرد بستگی دارد. ارزش شناخت و بررسی عواملی که مایه استواری و پابرجایی این نهاد اجتماعی میگردند، میتواند گامی کار آمد در راستای بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه باشد.
تعهد زناشویی جزء جدایی ناپذیر هر رابطه عاشقانه است و موجب پایدار نگه داشتن رابطه زوجین هنگام مواجهه با مشکلات و شرایط دشوار زندگی میشود. در مقابل، پیمان شکنی در تعهد زناشویی آسیب زنندهترین مشکلی است که تمامی روابط زناشویی را متأثر از خود میسازد.
بنابر پژوهشهای انجام شده در ایران ۴۰ درصد از طلاقها به علت خیانت و رفت و آمدهای پنهانی در همسران ایرانی برآمده از نبود رضایتمندی جنسی یکی از زوجین بوده است. همچنین نبود رضایتمندی جنسی با افزایش مشکلات اجتماعی مانند جرائم، تجاوزهای جنسی، خیانت به همسر و بیماری روانی و احساس پوچی و ناسازگاری ارتباط تنگاتنگ دارد.
صرف نظر از ازدواجهایی که به طلاق ختم میگردند، بسیاری از ازدواجهای ناموفق نیز وجود دارند که همسران به دلایل مختلف طلاق نمیگیرند. در نتیجه بسیاری از مشکلات زناشویی به صورت پنهان در بستر خانواده ادامه مییابند و موجودیت خانواده را تهدید میکنند. در چنین خانوادههایی زوجها از رضایتمندی برخوردار نیستند و به دلیل قبح طلاق از نظر شرعی و اجتماعی خود را مجبور به زندگی در شرایط عدم رضایت میدانند و تدریجاً اندوه و درماندگی بر زندگی آنها مستولی میشود که ممکن است منجر به طلاق پنهان یا طلاق عاطفی گردد. پیامد این گونه زندگی کردن ممکن است باعث مشکلات روانی، فیزیولوژیکی، اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی و بروز آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد و بزهکاری شود.
حال از آنجا که سنگ بنای خانواده ازدواج است و با شروع ازدواج و ایجاد رابطه زناشویی، رضایت زناشویی به متغیری مهم در رابطه با کیفیت ازدواج بدل میشود شناخت موثرترین درمانها در افزایش رضایت زناشویی بسیار حائز اهمیت است. از این رو دانش و آگاهی درباره مسائل جنسی زندگی را تغییر داده و آن را بهتر میکند و نبود آگاهی و ندانستن شیوههای پسندیده برپایه رابطه جنسی میتواند تعاملات میان فردی را به خطر بیندازد و زندگی زناشویی آنها را متأثر سازد.
غریزه جنسی به عنوان یکی از مهمترین غرایز بشر، عامل بقای نسل آدمی است. تاریخ بشر گویای آن است که انسان در جهت تولید مثل به آمیزش جنسی نیازمند بوده و به جنس مخالف تمایل دارد. غریزه جنسی در دوران بلوغ و نوجوانی با گرایش به جنس مخالف، بروز میکند و به معنای میل فطری، روانی و بالاخره فیزیکی است که به جهت خاصی فرد را به حرکت درمی آورد و به «رفتار جنسی» میانجامد.
علوم مختلف زیست شناسی، روانشناسی و مردم شناسی، رفتار جنسی را متفاوت معنا کرده اند:
زیست شناسان در تعریف خود از رفتار جنسی بیشتر بر وظیفه تولید مثل تأکید کردهاند و رفتار جنسی را، به هر نوع رفتاری کـه احتمال ترکیب اسـپرم و تخمک را افزایش دهـد، گویند. در صورتیکه روانشناسان رفتار جنسی را رفتاری که برانگیختگی جنسی ایجاد نموده و احتمال رسیدن به اوج لذت جنسی را افزایش میدهد، تعریف میکنند. اما بررسیهای مردم شناسان و روانشناسان اجتماعی نشان میدهد که در فرهنگهای مختلف روشهای ارضای میل جنسی و به عبارت دیگر رفتارهای جنسی، به صورتهای مختلفی تحقق میپذیرد.
در قرنهای گذشته، بشر اطلاعات خود را درباره رفتار جنسی از دین و ادبیات به دست آورده و بر اساس چنین آگاهیهایی از تمایلات جنسی خود بهرهمند شده است و بر اساس فرهنگها و دیدگاههای مختلف، مفهوم غریزه جنسی، متفاوت ارزیابی شده است. به عنوان مثال؛ یونانیان باستان در افسانههای خود چنین ابرازی داشتهاند که انسانها دارای خلقت دوگانه هستند؛ بعضی از انسانها مؤنث دوگانه و برخی مذکر دوگانهاند؛ بنابراین علاقه به جنس مخالف را ناشی از شکاف نیمی مذکر و نیمی مؤنث میدانستند.
نگرش دین یهود به مقوله روابط جنسی، بیشتر به منظور تولید مثل و داشتن وارث و جانشین بوده است. این دین، پسران را در سن 13 تا 18 سالگی و دختران را در سن 12 سالگی به ازدواج توصیه میکند و از سوی دیگر توصیه شده است که در پرتو ازدواج، ارضای تمایلات جنسی به درون خانواده منتقل شود و زن در خانواده مورد حمایت قرار گیرد.
با ظهور اسلام، دیدگاه گذشته نسبت به زنان و به طور کلی نسبت به غریزه جنسی، متحول شد؛ چنان که اسلام ارضای تمایل جنسی را در نظام خانواده و در پرتو ازدواج امری پسندیده به حساب آورد و بر آن تأکید ورزید و به انسانها اجازه داد که تمایل جنسی خود را از طریق آمیزش با همسر خویش ارضا کنند. اسلام علاوه بر ازدواج دائم، امکان ازدواج موقت را تحت شرایطی خاص به منظور ارضای غریزه جنسی فراهم ساخته است. از این جهت است که در دین اسلام، ازدواج تنها راه ابراز و ارضای تمایل جنسی به شمار میآید و به هیچ وجه سرکوب غریزه جنسی جایز دانسته نشده است.
سکس تراپی شاخهای از خدمات روانشناختی است که همانند هر نوع رواندرمانی دیگری عمل میکند؛ در واقع سکس تراپی نوعی درمان گفتگو محور است که به افراد و زوجها کمک میکند تا با گفتگو در مورد تجربیات، نگرانیها و احساسات خود مشکلات و عواملی را که بر رابطه و رضایت جنسی آنها تأثیر گذاشته شناسایی و درمان کنند تا بتوانند از چالشهای جسمی و عاطفی برای داشتن یک رابطه رضایتبخش جنسی عبور کنند و زندگی جنسی سالمتری داشته باشند.
اختلالات هویت جنسی: در این اختلال، فرد با هویت خود به عنوان یک مرد یا زن مشکل دارد. این اختلال بیشتر ریشه زیستی دارد و معمولا هم درمانهای زیستی بهتر به این اختلال پاسخ میدهند.
اختلالات گرایش جنسی: در این اختلال فرد با هویت خود به عنوان زن یا مرد هیچ مشکلی ندارد، اما ترجیحات جنسی نامتعارف دارد که هم میتواند ریشه زیستی داشته باشد و هم علل روانی - اجتماعی.
اختلالات عملکرد جنسی: در این نوع اختلالات فرد با هویت جنسی خود مشکلی ندارد و گرایشات جنسی فرد نیز نرمال است اما در حلقههای پاسخ جنسی سالم دچار اشکال است. به طور کل تمامی انواع اختلالات عملکرد جنسی را میتوان به چهار دسته زیر تقسیم بندی کرد که عبارت اند از:
1. سرد مزاجی (فقدان تمایل برای رابطه جنسی).
2. اختلال بیزاری جنسی (واکنش منفی شدید به رابطه جنسی که میتواند ناشی از احساس ترس یا تنفر باشد).
1. اختلال نعوذ مردانه (ناتوانی پایدار یا مکرر در رسیدن به نعوذ یا حفظ آن تا اتمام فعالیت جنسی).
2. اختلال برانگیختگی جنسی زنانه (ناتوانی در برانگیختگی و حفظ برانگیختگی تا اتمام فعالیت جنسی).
1. انزال زودرس.
2. اختلال ارگاسم مردانه (تاخیر یا نبود ارگاسم).
3. اختلال ارگاسم زنانه (فقدان کامل تجربه ارگاسم).
1. مقاربت دردناک (تجربه درد شدید حین یا بعد از رابطه جنسی).
2. واژینسموس (اسپاسم غیرارادی عضلات اطراف واژن در واکنش به رابطه جنسی).
زنان و مردان ما در جامعه سنتی هنوز به وظایف خود درباره فراهم آوردن لذت برای دیگری آگاهی ندارند و معمولا رابطه جنسی یک طرفه انجام میشود. فقدان برخورداری از دانش کافی درباره مهارتهای جنسی و فراگیر بودن نگرشهای اشتباه درباره این موضوع از مشکلات چشمگیر خانوادههای ایرانی است.
همچنین وجود کج فهمیها و موانع اجتماعی و فرهنگی در راه آموزش مفاهیم و آشکارسازی درست آنچه به نام رویدادهای جنسی شناخته میشود، مایه نبود یا سطح پایین اندازه و چگونگی خدمات وابسته به بهداشت جنسی و مسائل وابسته به آن شده است.
تا چندین سال پیش و قبل از فراگیر شدن آموزش مهارت جنسی، معمولاَ در برخورد با مشکلات جنسی، یا سخنی درباره آن گفته نمیشد و یا در حیطه مذهب و فلسفه به آن پرداخته میشد و وجود مشکلاتی در زمینه مسائل جنسی مانند کمبود تمایلات جنسی، ناتوانی جنسی و غیره چه بسا که از روی ترس و اضطراب، شرم و خجالت با احساس بیکفایتی و گناه مخفی میماند و بیان نمیشد و افراد از روی حجب و حیا علائم این مشکلات را درست بیان نمیکردند و مشکلات جنسی آنان به صورت نهفته با علائم و عوارض دیگری مانند ناراحتیهای بدنی، افسردگی و نارضایتی از زندگی زناشویی بروز میکرد.
بنابراین این آموزشها توسط متخصصین روانشناسی و روان پزشکی به این افراد میتواند به شناخت زوجین از یکدیگر کمک کرده، باعث ایجاد صمیمیت و همچنین همدلی بین آنها گشته و در نهایت به رضایتمندی از زندگی زناشویی منجر میگردد. در واقع آموزش مهارت جنسی روشی است که آگاهی فرد را در زمینه گرایشهای جنسی، نگرشها و ارزشهای فرهنگی وابسته به آن افزایش میدهد و مایه بهبود و پیشرفت ارتباطات کار آمد در زمینههای جنسی میشود. همچنین این آموزهها میتوانند مایه آشکار شدن صمیمیت بیشتر میان همسران، افزایش رضایت جنسی و کاهش پدیدار شدن این مشکلات و در نهایت افزایش رضایت زناشویی و رضایت از زندگی شوند.
از این رو کسب دانش درباره تاریخچه جنسی خود، شناخت و درک بدن خود، برپاداشتن رابطه جنسی بهتر، سبب گسترش آسایش، و پیشبرد روابط جنسی سالم در زندگی زناشویی میگردد. از سویی دیگر به نظر میرسد که یادگیری درست مسائل و مهارت های جنسی همسران از پدیدار شدن اختلالات جنسی جلوگیری کرده و کمک میکند تا در رویارویی با مسائل جنسی، برخورد پسندیدهتری اتخاذ کنند که این امر در نوبه خود مایه افزایش رضایت از زندگی و به دنبال آن کمک به کاهش آمار طلاق میگردد.
رضایت از زندگی هنگامی وجود دارد که جایگاه فرد در روابط خانواده با انتظار او همسو باشد و نارضایتی از زندگی هنگامی اتفاق میافتد که وضعیت موجود فرد در روابط خانوادگی با وضعیت مورد انتظار و دلخواه فرد برابر نباشد. خانواده با هر هدفی که تشکیل شده باشد، رضایت از زندگی در کیفیت و ماندگاری آن اثر غیرقابل انکاری دارد.
عامل اصلی تشکیل و تداوم خانواده، ارضای نیازهای بنیادی است. بنابراین در صورت ارضای مطلوب نیازها، خانواده پابرجا بوده و در غیر این صورت دچار تزلزل خواهد شد .در میان نیازهای زیستی غریزه جنسی، آمیختگی عمیقی با نیازهای روانی داشته به طوری که میتوان تأثیر این خواسته را در بسیاری از ابعاد زندگی مشاهده کرد. این غریزه تأثیر غیرقابل انکاری در زندگی زناشویی و انسجام و پایداری آن دارد. غریزه جنسی در زمره بنیادیترین عوامل برپایی و تحول خانواده قرار دارد. دانش و نگرش جنسی چگونگی دیدگاه همسران را در موقعیتهای جنسی متأثر ساخته و در آشکار ساختن چگونگی آموختههای آنها در میل، برانگیختگی و انزال بسیار کارساز است. بر همین اساس برخورداری از مهارتهای ارتباطی و جنسی بایسته میتواند فرد را در دست یابی به شناخت فراخور درباره مسائل جنسی یاری داده و آگاهی جنسی او را گسترش دهد. .